همانگونه که پیشتر هم بیان کردم نوشیدن شراب در ابتدای اسلام آزاد بود، حلال بودن این ماده در آغاز پیدایش اسلام نشان از این دارد اسلام حلال بودن آن را در دو دین ابراهیمی دیگر تأیید مینماید، به نظر میرسد که تحریم آن بر اساس اتفاقاتی بوده که در زمان محمد روی داده است؛ همین موضوع خود اولین نقض کنندهی این ادعاست که حلال خدا تا ابد حلال و حرام خدا نیز تا ابد حرام؛ چرا الله خدای مسلمانان که گفته میشود تنها خدای واقعی است در ابتدای پیدایش بشر شراب را تا زمان محمد بر همهی انسانها حلال کرده است؟ آیا انسانهای پیش از محمد هنوز به مرحلهی تکامل نرسیده بودند یا اینکه نظر الله بر اثر امور روزمرهای که بر بندگانش میگذرد عوض میشود؟ آیا الله در این زمان است که متوجه پلیدی شراب میشود؟ آیا الله هم برای تدبیر امور نیاز به تجربه دارد؟
اما مراحل تحریم شراب:
در مرحله نخست الله متوجه میشود که مسلمین هنگام نماز نباید شراب را بنوشند:
یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ وَلاَ جُنُبًا إِلاَّ عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّىَ تَغْتَسِلُواْ وَإِن كُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مِّنكُم مِّن الْغَآئِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا (نساء/43) اى كسانى كه ايمان آوردهايد در حال مستى به نماز نزديك نشويد تا زمانى كه بدانيد چه مىگوييد و در حال جنابت مگر اينكه راهگذر باشيد تا غسل كنيد و اگر بيماريد يا در سفريد يا يكى از شما از قضاى حاجت آمد يا با زنان آميزش كردهايد و آب نيافتهايد پس بر خاكى پاك تيمم كنيد و صورت و دستهايتان را مسح نماييد كه الله بخشنده و آمرزنده است.
آنگونه که گفته میشود سبب این تحریم هم مست بودن علی ابن ابیطالب در نماز است؛ طبری در تفسیر این آیه مینویسد که عبدالرحمن ابن عوف که از بازرگانان شراب بود علی ابن ابیطالب و تعدادی از دوستانش را برای شام دعوت کرده بود، او در این دعوت از آنان علاوه بر غذا با شراب هم پذیرائی نمود، آنان پس از صرف شام علی را به عنوان پیش نماز جلو انداختند و او هم سورهی کافرون کاملا اشتباه و درهم خواند، این خبر به گوش محمد رسید و او هم آیهی تحریم نوشیدن شراب را در هنگام نماز بیان نمود؛ این پرسش پیش میآید که آیا خود محمد هم شراب نوشیده است؟:
درصحيح مسلم / كتاب الحج / باب وجوب المبيت بمنى ليالی ايام التشريق والترخيص في تركه لاهل السقايه؛ از قول بکر بن عبدالله المزنی میگوید که "با ابن عباس در کنار کعبه نشسته بودیم، پس بادیه نشینی آمد و گفت: میبینم که به پسر عمویتان عسل و شیر میدهید و خودتان شراب انگور مینوشید؛ آیا خود نیاز دارید یا بخیلی سبب آن است؟ ابن عباس گفت "الحمدلله، نه نیازمندیم و نه بخیل؛ پیامبر بر میل خویش است و پشتش اسامه بود، پس در ظرفی شراب را ریخت و او نوشید....(1)
باز در صحیح مسلم / كتاب الأشربة / باب في شرب النبيذ وتخمير الإناء، حدیثی را بیان مینمایند که به محمد شراب را تعارف میکنند و او هم مینوشد.(2)
در سنن نسائی کتاب الاشربه/ باب ذکر الاخبار التی اعتل بها من اباح شراب السکر؛ حدیثی واضح وجود دارد که بیان مینماید محمد شراب انگور را نوشیده است(3) و باز در همین باب حدیثی وجود دارد که شخصی در هنگام طواف به محمد شراب را میدهد و او پس از نوشیدن، به دلیل بد مزه بودن، آن شراب را به صاحبش بر میگردند.(4)
در سنن بیهقی جلد 8 حدیث شماره 15969 از قول عایشه نوشته شده است که اگر شراب انگور پیامبر سنگین (تلخ زیاد) میشد، من آنرا با کشمش ترش مخلوط میکردم(5)
در مسند احمد ابن حنبل حدیث شماره 1594 بیان شده که محمد در تاریکی شب با شراب وضو گرفته است.(6)
ابن ماجه قزوینی (207 - 273 قمری) هم چنین حدیثی را که دال بر وضو گرفتن محمد با شراب است را بیان مینماید.(7)
تا اینکه شراب به صورت قطعی حرام و نوشیدن آن را عمل شیطان توصیف نمود:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (مائده/90) اى كسانى كه ايمان آوردهايد شراب و قمار و بتها و تيرهاى قرعه پليدند [و] از عمل شيطانند پس از آنها دورى گزينيد باشد كه رستگار شويد.
محمد بنا به دلایلی شراب را تحریم نمود، اما برای مؤمنان وعده داده است که پس از مرگ بهترین نوشیدنیها را خواهند نوشید، نوشیدنی که شخص الله ساقیش خواهد بود:
عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا (انسان/21) جامههاى ابريشمى سبز و ديباى ستبر پوشیدهاند و النگوی آنان دستبندهاى نقرهای است و پروردگارشان نوشیدنی پاک به آنان مینوشاند.
لَا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا يُنزِفُونَ (واقعه/19) كه از آن نه سردرد میگیرند و نه مست میشوند.
البته همراه با سکس با دختران و پسران نوجوان زیباروی است.
شاید گفته شود که نبیذ مشروب الکلی نیست و چیزی مانند شربت بوده است؛ در پاسخ باید گفت که نبیذ در زبان عربی دقیقا به شراب انگوری گفته میشود که از تخمیر آن به دست آمده باشد که طبعا الکلی است، سایت ویکی پدیای عربی در بیان و شرح نبیذ گفته که از قدیمیترین انواع مشروبات الکلی در تاریخ بشر است(8).
شاید گفته شود که نبیذ مشروب الکلی نیست و چیزی مانند شربت بوده است؛ در پاسخ باید گفت که نبیذ در زبان عربی دقیقا به شراب انگوری گفته میشود که از تخمیر آن به دست آمده باشد که طبعا الکلی است، سایت ویکی پدیای عربی در بیان و شرح نبیذ گفته که از قدیمیترین انواع مشروبات الکلی در تاریخ بشر است(8).
معجم الوسیط که از معتبرترین کتب در زمینه شناخت معانی در زبان عربی است میگوید که می گوید که نبیذ شرابی است که از شیرهی انگور یا خرما که گذاشته شده تا تخمیر گردد به دست میآید(9).
ابن منظور نویسنده کتاب لغه العرب با استناد به این حدیث (10) صحیح بخاری می گوید که نبیذ به چیزی گفته می شود که رها شده و کسی به آن دست نزده باشد و در ادامه میگوید که "به شیره و مانند این که رها شده باشد، گفته میشود"(11).
در قرآن که به همین معنا آمده است:
وَإِذَ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلاَ تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاء ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْاْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ (آل عمران/ 187) و هنگامى كه الله از كسانى كه به آنان كتاب داده شده، پيمان گرفت كه "حتما بايد آن را براى مردم بيان نماييد و كتمانش نكنيد"؛ پس آن را پشت سر شان رها کردند و به بهايى ناچيز به دست آوردند، و چه بد داد و ستدی كردند.
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِيَانَةً فَانبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاء إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الخَائِنِينَ (انفال/58) و اگر میترسی که گروهی (پس از بستن پیمان) به تو خیانت کنند، (آن پیمان) مانند خودشان به سويشان رها کن؛ زيرا الله خیانتکاران را دوست ندارد.
ابن منظور نویسنده کتاب لغه العرب با استناد به این حدیث (10) صحیح بخاری می گوید که نبیذ به چیزی گفته می شود که رها شده و کسی به آن دست نزده باشد و در ادامه میگوید که "به شیره و مانند این که رها شده باشد، گفته میشود"(11).
در قرآن که به همین معنا آمده است:
وَإِذَ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلاَ تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاء ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْاْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ (آل عمران/ 187) و هنگامى كه الله از كسانى كه به آنان كتاب داده شده، پيمان گرفت كه "حتما بايد آن را براى مردم بيان نماييد و كتمانش نكنيد"؛ پس آن را پشت سر شان رها کردند و به بهايى ناچيز به دست آوردند، و چه بد داد و ستدی كردند.
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِيَانَةً فَانبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاء إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الخَائِنِينَ (انفال/58) و اگر میترسی که گروهی (پس از بستن پیمان) به تو خیانت کنند، (آن پیمان) مانند خودشان به سويشان رها کن؛ زيرا الله خیانتکاران را دوست ندارد.
==============================================
==============================================
پاورقی
(1)
وحدثني محمد بن المنهال الضرير حدثنا يزيد بن زريع حدثنا حميد الطويل عن بكر بن عبد الله المزني قال كنت جالسا مع ابن عباس عند الكعبة فأتاه أعرابي فقال ما لي أرى بني عمكم يسقون العسل واللبن وأنتم تسقون النبيذ أمن حاجة بكم أم من بخل فقال ابن عباس الحمد لله ما بنا من حاجة ولا بخل قدم النبي صلى الله عليه وسلم على راحلته وخلفه أسامة فاستسقى فأتيناه بإناء من نبيذ فشرب وسقى فضله أسامة وقالأحسنتم وأجملتم كذا فاصنعوا فلا نريد تغيير ما أمر به رسول الله صلى الله عليه وسلم.
(2)
كنا مع رسول الله صلى الله عليه وسلم فاستسقى فقال رجل يا رسول الله ألا نسقيك نبيذا فقال بلى قال فخرج الرجل يسعى فجاء بقدح فيه نبيذ فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم ألا خمرته ولو تعرض عليه عودا قال فشرب.
(3)
اخبرنا الربيع بن سليمان قال حدثنا اسد بن موسى قال حدثنا حماد بن سلمه عن ثابت عن أنس (رض) قال: كان لام سليم قدح من عيدان فقالت سقيت فيه رسول الله (ص) كل الشراب الماء والعسل واللبن والنبيذ…
(4)
اخبرنا زياد بن ايوب قال حدثنا هشيم قال انبانا العوام عن عبد الملك بن نافع قال قال إبن عمر رأيت رجلا جاء الى رسول الله (ص) بقدح فيه نبيذ وهو عند الركن ودفع اليه القدح فرفعه إلى فيه فوجده شديدا فرده على صاحبه فقال له رجل من القوم يا رسول الله أحرام هو فقال علي بالرجل فأتي به فأخذ منه القدح ثم دعا بماء فصبه فيه فرفعه إلى فيه فقطب ثم دعا بماء أيضا فصبه فيه ثم قال إذا اغتلمت عليكم هذه الأوعية فاكسروا متونها بالماء.
(5)
أخبرنا أبوالحسن بن عبدان أنبأ أحمد بن عبيد ثنا أبوحصين محمد بن الحسين ثنا علي بن حكيم الأودي ثنا شريك عن مسعر عن موسى بن عبدالله بن يزيد الأنصاري عن عائشة (ر) قالت: كنت إذا اشتد نبيذ النبي (ص) جعلت فيه زبيباً يلتقط حموضته، قال الشيخ وعلى مثل هذه الصفة كان نبيذ عمر بن الخطاب وغيره من الصحابة (ر) ألا ترى أن عمر رضي الله عنه إنما أحل الطلاء حين ذهب سكره وشره وحظ شيطانه .
(6)
حدثنا يحيى بن إسحاق حدثنا إبن لهيعة عن قيس بن الحجاج عن حنش الصنعاني عن إبن عباس عن عبد الله بن مسعود أنه كان مع رسول الله (ص) ليلة الجن فقال له النبي (ص) يا عبد الله أمعك ماء قال معي نبيذ في إداوة فقال اصبب علي فتوضأ قال فقال النبي (ص) يا عبد الله بن مسعود شراب وطهور.
(7)
حدیث شماره 379
حدثنا العباس بن الوليد الدمشقي حدثنا مروان بن محمد حدثنا إبن لهيعة حدثنا قيس بن الحجاج عن حنش الصنعاني عن عبد الله بن عباس أن رسول الله (ص) قال لابن مسعود ليلة الجن معك ماء قال لا إلا نبيذا في سطيحة فقال رسول الله (ص) تمرة طيبة وماء طهور صب علي قال فصببت عليه فتوضأ به.
(8)
النبيذ هو مشروب كحولی يتم انتاجه بتخمیر العنب...
(9)
مُسكر يُتَّخَذُ من عصير العنب أَو التمر أَو غيرهما ، ويُترَكُ حتى يختمر.
(10)
نافع ابن عبد الله حدثه ان النبی (ص) اصطنع خاتما من ذهب و جعل فصه فی بطن كفه اذا لبسه فاصطنع الناس خواتیهم من ذهب فرقی المنبر فحمد الله و اثنی عليه فقال: انی كنت اصطنعته و انی لا البسه؛ فنبذه، فنبذ الناس .
(11)
النبذ طرحا الشی من يدک امامک هو ورائک؛ نبذت الشی انبذه نبذا اذا القيته من يدک و نبذته شدد للكثره و نبذت الشی ایضا اذا رميته و ابعدته و منه الحديث : فنبذ خاتمه، فنبذ الناس خواتيمهم ای ألقاها من يده وكل طرح نبذ؛ نبذه ينبذه نبذا و النبيذ : معروف، واحد الانبذه والنبيذ : الشی المنبوذ و النبيذ "ما نبذ من عصير و نحوه"
۲۳ نظر:
احمق های لعین لعنت خداوند برشما باد
لعنتی ها اول اینکه ایران یک کشور اسلامی است وباید گفت که ویروس نه بلکه بدتر از ویروس شما هستید.
ثانیاً شما احمق از روی کدام دلیل برپیامبر بزرگ اسلام چنین تهمت شراب را میبندید درحالیکه اوبه ماگفته تازمانیکه همه پیامبران را دوست نداشته باشیم و به آنها ایمان نداشته باشیم مسلمان کامل نیستیم.
و در مورد اعجاز قران شماچی که هزاران احمق چون شما پیداشود در هزارسال نمیتواند یک جمله آنرا باآن حقیقت کامل بیان کند.
در آخر نظرم برای شما اینه که اینهمه پوچ گویی هارو یزنید کنار و بیائید به خداوند بزرگ ایمان بیارید و به پیامبر اسلام (ص) درود بفرستید تا رحمت خداوند شامل حال تون گردد.
اسلام = تروریسم
مسلمان = تروریست
" کورش فردوسی "
سلام
راجع به رابطه ی الله و طاغوت چیزی میدونید؟
گاهی وقتا این احساس بهم دست میده که طاغوت تو عالم بتای اعراب دشمن الله بوده
واسه همینم تو قرآن الله هرچی از دهنش در اومده به طاغوت گفته :D
خسته نباشید
فرض کنیم کسی که راجع به خورشید اطلاعی ندارد از ما بپرسد خورشید چه فایده و ضرورتی دارد. اگر ما فقط بدیهای جزیی و ظاهری خورشید را برایش بگوییم و فایده های مهم و حیاتی ان را نگوییم، از خورشید متنفر می شود. مثلا بگوییم اگر به خورشید نگاه کنی چشمانت کور می شود یا گرمای ان باعث عرق کردن و پایین امدن فشار خون و تشنگی می شود یا اگر نور خورشید از جلو باشد رانندگی مشکل می شود. نباید مثل مگس فقط بر روی بدیها و ضعف ها و تناقضات ظاهری تمرکز کرد. اگر می خواهیم از اسلام انتقاد کنید خوبیهایش را هم بگوییم تا انتقاد ما منصفانه باشد.
علتهای بدبینی راجع به اسلام:
1-همانطور که گفتیم کسی که می خواهند او را راجع به خورشید بدبین و متنفر کنند او را موقع غروب یا طلوع خورشید به سمت ان قرار می دهند تا نورش چشمش را اذیت کند یا نور خورشید را با اینه به چشمش می اندازند که در نتیجه تنفر و بی فایده و مضر بودن خورشید در ذهنش ایجاد می شود که بالاترین خیانت نسبت به حقیقت است. در مورد اسلام هم اگر احکام اسلام را(مثل قصاص، سنگسار، دیه، حق طلاق، حجاب) احساسی بررسی کنیم- بدون توجه به حکمت و دلایل عقلی انها- ، احساسات و عواطف منفی را در مقابل اسلام برمی انگیزیم.اسلام تابع حکم عقل است که مصالح واقعی را تشخیص می دهد نه تابع احساسات که مصالح زود گذر را بر مصالح کلی و واقعی ترجیح می دهد مثل دکتر که مصلحت واقعی مریض را در قطع عضو عفونی تشخیص می دهد هر چند مریض و اطرافیان، از لحاظ احساسی ان را بد و درد اور می دانند. یا اینکه فقط یک قسمت دین را نشان می دهند که به خودی خود و بدون در نظر گرفتن ارتباط ان با دیگر قسمتها و دستورات دین، زشت می نماید(مثل نمایش بینی به عنوان صورت انسان، در حالیکه بینی در ترکیب صورت،زیباست) مثلا نصف بودن دیه زن که به خودی خود زشت و ظلم است حال انکه با در نظر گرفتن حکمت ان و مسوولیتها و هزینه هایی که بر عهده مرد است ظلم نیست.
2-ایا شخصی که خدا را انکار میکند یا از اسلام ایراد می گیرد واقعا دنبال حقیقت است یا می خواهد حرف و برداشت خود را به کرسی بنشاند؟ نتیجه خیلی فرق می کند. کسی که دنبال حقیقت نیست مشکل بتواند واقعیات را قبول کند.حال اگر دنبال حقیقت است از او می پرسیم دقت کن چشمانت باز است یا بسته(در روز اگر کسی چشمانش را ببندد و روز-خورشید- را انکار کند اشکال از خودش است نه از روز، چون روز یک واقعیت است و او باید به افکارِ انکاری خود اعتنا نکند و فقط چشمانش را باز کند تا مشکل حل شود و نیز اگر روشنایی را می بیند ولی خورشید را نمی بیند نباید نتیجه بگیرد « روشنایی، خود بخود هست و منبعی ندارد چون من منبعی نمی بینم» بلکه باید به دنبال منبع و علت روشنایی بگردد و علم خود را کامل نداند و احتمال دهد چیزهایی هست که او نمی داند و زود قضاوت نکند) و ایا تبلیغات سنگین افراد و کتب و رسانه ها بر او اثر نگذاشته(چشمانش باز است اما غبار و ابرِ تبلیغات، جلوی دید و فکرش را گرفته) و ایا پیش ذهنی-ذهنیت قبلی داشتن- و پیش داوری ندارد(اگر قبلا کسی به تو گفته باشد فلان شخص ادم بدی است هر چه رفتار خوب هم داشته باشد انها را بد حساب می کنی یا اگر به تو بگویند فلان کتاب مطالبش باطل است و حرف انها را قبول کنی موقع خواندن ان کتاب هر چند مطالب حقی نوشته شده باشد اما انها را باطل می پنداری و حقیقتشان را نمی بینی).موقع بررسی یک مکتب و دین(یا هر چیز دیگری) نباید ذهن ما نسبت به ان، موضعگیری منفی داشته باشد یعنی ان دین را باید به خودی خود و با ملاک عقل و منطق بررسی کرد نه با اعتقاد و باورهای خود. و ایا رفتار بدِ مسلمانان دنیا یا کشور یا دوستان و خویشان باعث بدبینی نسبت به اسلام نشده یا وجود خرافاتی که مسلمانان جزو دین می دانند یا رفتار حاکمان دینی که دین را وسیله فریب و تسلط بر مردم و چپاول انها قرار داده اند(مثل بدبینی به علم پزشکی با مشاهده پزشکانی که ان را وسیله کسب درامد هنگفت قرار داده اند یا بدبینی به علم با ویرانی خانه اش با بمب یا بدبینی به انرژی هسته ای با مشاهده اثار ویرانی بمب هسته ای که توسط ابرقدرتها به کار گرفته شده)
3-هم برای اثبات چیزی و اعتقاد به ان و هم برای انکار چیزی یا تغییر عقیده نسبت به ان باید نسبت به ان چیز مطالعه کافی داشت(که متاسفانه اکثر بدبینان یا مطالعه ندارند یا کافی و کامل نیست) کسی که به اسلام بدبین است باید از خود بپرسد ایا این چیزی که از اسلام می داند همه اسلام است و ایا اسلام را به خوبی شناخته؟ و ایا اسلام اصیل و واقعی را شناخته یا اسلام عامیانه یا انچه از طرف دشمنان اسلام و مغرضین و حتی جاهلین مقدس ماب به عنوان اسلام معرفی و تبلیغ می شود؟
منظور از در حالت مستی نماز نخوانید اینست که در حال خواب آلودگی نماز نخوانید منابعی که ذکر کردید منابع نامعتبر سنی های وهابی و حنفی هم جنس باز است شراب از ابتدای تاریخ بشر حرام بوده
آقایiran000شمافرق نبیذوخمر رونمیدونین وبسیاری جاهل هم رو همینطوری دنبالت میکشی اونی که محمدخورده نبیذ بوده که توآدرسات درپاورقی نوشته شده واون چیزی که در آیات حرام شده اون خمره ونبیذهمانندشربت هست.عرب های اون زمون نتونستن چنین تهمتی به محمدبزنن تواومدی چنین دروغایی روسرهم میکنی.واقعابرات متاسفم.تواسمتوگذاشتی محقق؟
اسلام=تروریسم؟باچه دلیلی؟ازکسانی که نظر میدن اونایی روکه دیدین بنویسین نه اونایی روکه به شماتلقین میکنن.
جناب ولی الله، پاسخت ددر لینک گذاشته شده.
این بیچاره ترجمه حدیث هم بلدنیست اومده حدیث ترجمه میکنه.دراحادیث اصلاهیچ اسمی ازشراب انگورگرفته نشده بیچاره!چرااین کارها رومیکنی؟خودم میدونی ازدروغ داری اینارومینویسی.اگه به خداوآخرتی قبول نداری حداقل دروغ نگو.نبیذ ازانگور درست نمیشه بلکه ازکشمش وخرمادرست میشه.وخمر(شراب)ازانگوردرست میشه.شمافرق همین 2تارونمیدونی؟
خوشم می آد هر جونی که می کنید حرفهای مفتتون رو مستند کنید
تنهاچیزی که نشون می دید بی سوادی مفرطتونه.
ویکیپدیا شده برای ما منبع زبان عربی ۱۴۰۰ سال پیش!!! جان من، ویکیپدیا به استفاده امروزی از کلمه نبیذ اشاره داره. طبق نظر شما زمزم هم کارخانه نوشابهسازی بوده و لابد عبدالمطلب که چاه زمزم رو پیدا کرده از توش مستقیم کوکاکولا خورده بوده چون ویکی پدیا ای رو میگه
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%85%D8%B2%D9%85_%28%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8
%AA%29
به هر حال به تعریف نبیذ در یک دائرالمعارف معتبر عربی مثل اینجا
http://www.baheth.info/
که نگاه کنید نشون داده می شه
که در لغت به معنی "عصاره" است و هم به شربت الکلی و هم به شربت غیر الکلی اطلاق می شه، که در حالت اول حرام و در حالت دوم حلال بوده. در حدیث هم جزئیاتش هست. عقل و منطق با شما(که فکر می کنی از دماغ فیل افتادی و قبل از شما خردمند در دنیا نبوده( به دنیا نیومده جان من، اگر انقدر چیز ها غیر منطقی و متناقض بود این دین ۱۴۰۰ سال پایدار نمی موند، و به کوری چشمت ابز هم باقی می مونه مخصوصا اگه بی سوادایی مثل تو دشمنش باشن.
برو یک کم سواد یاد بگری انقدر آبرو ریزی نکن.
بسم الله الرحمن الرحیم
والحمد لله الربالعلمین
-----
همانگونه بعضی عزیزان فرقِ شراب و نبیذ را گفتند و واقعیت امر هم همین است که در عربی به هر شربتی نبیذ گویند و به اون نبیذ که مست کننده است و حالت « سکر » با نوشیدنش به انسان رخ دهد، حرام است حالا توجه فرمایید به حدیث از رسول الله صلی الله و علیه وسلم:
" وسلم ينبذ له نبيذ الزبيب من الليل فيجعله في سقاء فيشربه يومه ذلك والغد وبعد الغد فإذا كان من آخر الثالثة سقاه أو شربه فإن أصبح منه شيء أهراقه . ( سنن النسائي ) تحقيق الألباني :صحيح
از ابن عباس نقل شده كه بعضی از شب ها براي رسول الله نبيذ ( شربت ) كشمش درست ميكردند و در کوزه میگذاشتند، ایشان همان شبانه روز میل میکردند و فردایش و پس فرادیش نیز از آن میخوردند اما در صبحگاه روز چهارم اگر از آن شربت چیزی باقی میماند، بدور میریختند.
پس دیدید که هر نبیذی شراب نیست و رسول الله صلی الله علیه وسلم برای ما بیان فرموده اند که کدام نبیذ حرام است "
وسلام وعلیکم و رحمه الله و برکاته
گرامی، این حدیثی که آوردید در تأیید نوشتههای من است، یعنی شما قبول دارید که محمد نبیذ را نوشیده است، حالا پرسش این است که آیا نبیذ الکلی است یا نه؟
ازخودت جملات جور میکنی ارش جان حلال های که حرام شدند...ازدواج باخواهر که در ابتدای بشرحلال بود...حتی شراب هم...ازدواج با مهارم نزدیک...وامثال این ها زیاد است.وحرام های موقتی مثلا در قید نکاح دو خواهرحرام است اما اگر یکی فوت کن یا به هر دلیلی از هم جداشوندخواهردومی که قبلا حرام بود نکاح اش حلال میشود...یا خوردن گوشت خوک یا غذاهای حرام درصورت ضرورت و بخاطرازبین برون خوف مرگ...اسلام دینی کامل است با هرشرایطی با انسان میسازدوهیج وقت چیزی رانمیخواهدکه ازتوان انسان دورباشد.
مدیریت محترم سایت..اکی من دیگه به اسلام و دین های دیگه رو نمیارم منو قانع کردی .. خب حالا میتونی خدای دیگری رو معرفی کنی؟ که ابهامات نداشته باشه و کامل باشه ؟ ایا میتونی خدایی برای من بیاری که افریدگار باشه ؟؟ خدایی نیست؟؟ پس بهت پیشنهاد میدم دنبال علم نجوم باشی .. تاحالا فکر کردی این همه کهکشان از چی اومده ؟؟ میگن از بیگ بنگ بوده خب اون انفجار سر چشمش چی بوده؟؟ ایا میشه از هیچی وقتی هیچی وجود نداشته باشه چیزی به وجود بیاد؟ به نظر من که ممکن نیست .. فکر کن هیچی نبوده نه کره نه خورشید نه اون انجار مهیب هیچی نه هیدروژن نه عنصر اولیه .. به این فکر کن که هیچی نبوده ... عقلت به کجا میرسه؟؟ دانشمندان بزرگ مثل هاوکینگ هنوز نتوسته بگه جهان چطوری بوجود اومده.. ولیا میگم اگه 1% احتمال داشته باشه خدا همین خدای محمد خالق باشه چی؟؟ واووو... گفتم 1% اگه باشه چی؟؟ یه بازی کننده خوب همیشه همه جوانب رو در نظر میگیره ... اره ممکنه محمد شراب خورده باشه .. نمیگم خورده میگم احتمالش هست .. مگه اون ادمیزاد نبوده؟؟ مبهم بودن اینکه خدا همه چیز رو واسه انسان باز نکرده و کم کم و در سطح پائین بیان کرده چیه؟؟ یه سوال.. ایا معلم که سطح دانشگاهی عالی داره توی کلاس مدرسه میاد تمام سوادش رو بریزه روی میز ایا دانش اموز متوجه میشه ؟؟ یا سعی میکنه در حد طرف مقابلش صحبت کنه..؟محمد قبل از اینکه رسول خدا باشه بنده خدا بوده عزیز دلم...محمدا عبدوه و رسول مگه این جمله به گوشت نرسیده؟؟ تا وقتی که خدای بهتری پیدا نکردی من پیشنهاد میدم که همین خدا رو درپیش بگیر .. همه به این مفهوم باور دارند که یکی بوده که افریدگار باشه حتی کسانی که بت می پرستیدند ..اتفاقا خدا خیلی از تو خوشش میاد که انقدر موشکافانه داری بهش تفکر میکنی .. دنبال کشفیات باش واقعا کشف کن .. تو به جای اینکه چیزی رو رد کنی اول چیزی رو بیار.. محمد زمانی از بت ها ایراد گرفت که خدا رو به اونها معرفی کرد...تو خدایی رو به من نشون بده که توانا باشه و به من اثبات کن که تمام این جهان هستی از یک مورچه روی زمین تا کهکشان هایی که شامل میلیارد میلیارد ستاره و کهکشانها هستند نشون بده... تو هیچ میدونی که توی ناسا فهمیدن که این گیتی داره از دو طرف مورد انبساط قرار میگیره؟؟منو تو یه ذره هستیم توی این دنیا..تو با خدا دعوا داری .. و هیچوقت خدا بهت جواب هاتو نشون نمیده.. تو اول دوستی دراز کن..برادریت رو ثابت کن.. به خودت نگاه کن از دیدت داری به جهان نگاه میکنی به خودت فکر کن واقعا کی هستی ؟؟این که هستی چی میخواد بشه ایا واقعا تموم میشی؟؟و چیزی که هستی برای همیشه از بین میره؟؟؟پسر خوب یا دختر خوب الان از اشغال زباله بازیافت میکنن و چیز دید میسازن..ایا تو منکر این هستی که بشر از بین رونده هست؟ تا حالا دقت کردی همه چی داره به صورت دایره وار تکرار میشه؟؟زمین از یک نقطه میچرخه و به اول باز میگرده..خورشید و منظومه شمسی که با خورشید توی کهکشان شناسایی میشه دارن دور کهکشان راه شیری میچرخهن که خیلی سالیانه نوری طول میکشه و همینطور کهکشان راه شیری از یک نقطه شروع به چرخیدن کرده به دور یه کهکشان دیگه..همینطور درختان اول سبز میشن دوباره میریزن دوباره سبرز میشن ...ادما اول میان دوم یکمی چرخش سوم ددوباره میرن .. ایا دوباره نمیان؟؟ مگه چرخش نیست؟؟فکر کن پدر جان...
از اینکه مؤدبانه نوشتی از شما سپاسگزارم.
گرامی، اگر قرار باشد به هر کسی که از سر خود خدائی را برای جهان قائل است گوش کنیم و سخنانش را بپذیریم که هرومرج می شود؟ در دنیا اگر نه هزاران که قطعا دهها دین هست، فرق من و تو این است که تو منکر تمامی آنها منها باور خودت هستی و من منکر همگی، زیرا ادعایشان خرافهای بیش نیست، چرا باید سخنان محمد را بپذیرم؟ به کدامین دلیل؟
من هم فردا ادعا می کنم که این سخنان را خدانی به نام قولقولی به من الهام می کنه و اگر کسی سخنان من را نپذیرید پس از مرگ او را به بدترین نحو ممکن شکنجه خواهد داد، آیا طبق منطق شما چون احتمال کمی هست که من راست می گویم پس باید تابع من باشی؟
گرامی اینکه پشت بیگ بنگ چیست من نمی دانم ولی می دانم که خدای اسلام یعنی الله نیست، زیرا:
http://iran000.blogspot.com/2010/07/blog-post_18.html
من برای اثبات عدم لازم نیست دلیل بیاروم مدعی باید دلیل داشته باشد وگرنه سخنانش پوچ است.
علم داره با سرعت پیش میره، یارو داره میگه ممد سروره، منم قبول دارم، ممد همش با سرش ور میره!
یک تار موی خیّام و انیشتین و صادق هدایت و به صد تا ممد و موسی و عیسی و تقی و نقی و توهم مهدی نمیدیم.
ماده دو نوع منفی و مثبت داره، که همون هیچ و همه چیز هم میشه گفت. در حالت عادی همه چیز خنثا هست و جا به جایی جهانها باعث به وجود آمدن بیگ بنگ میشه و جهان به وجود آماده با همه ابعادش زندگی میکنه و در یک بازه زمانی خاص میمیره و همه چی دوباره به حالت خنثا در میاد. البته ابعادی که دارم ازش میگم بیشتر از ۳ تا هست، که دیگه باید وقت بذاری و بری بخونی و مقالههای جدید فیزیک رو نگا بندازی.
شماها هنوز لنگ علت و معلول فلسفه هستین، که بهتره بدونین فلسفه دیگه جوابگو سوالهای انسان نیست و داره به انقضا خودش نزدیک میشه، دیگه دینها که ساخت یه مشت سودجو یا چپوری بودن که جای خود دارن و خیلی وقته که تموم شدن.
وبلاگ نويس عزيز
هر چند كه متن شما را تماما نخواندم ، اما با يك نگاه كلى معتقدم كه اين امكان قطعا وجود داشته، من به هيچ وجه به مسائل مذهبى علاقمند نيستم اما با استناد به دو كتاب " بيست وسه سال" على دشتى و ؛ قرآن و پيام گمشده اش؛( اگر كه اسم اخير را درست به ياد آورده باشم ) تصويرى انسانى از پيامبر مسلمين در ذهن دارم ، محترم اما فاقد تقدس ، در دنيا چيزي به نام تقدس وجود ندارد ،مگر پدر و مادر كه آنهم از يك فداكارى غير قابل جبران و عشق بينهايت پاك سرچشمه ميگيرد
نيچه گفته ؛ آخرين مسحى همان حضرت مسيح بود يا اينكه در تاريخ فلسفه ماركس به صورتي انتزاعي ميگوىد كه من هرگز يك ماركسيست نبوده ام. مع الوصف ، آن زجر و صلب مغزى كه امروز يه نام دين ميبينيم نه زاييده پيامبر مسلمين بلكه زاييده ذهن پيرواني است كه جهل و تك بعد انديشي گويا جزئى از سرنوشتشان است
براى اين دوستى كه از نجوم مثالي آورد ، مينويسم كه نه تنها استيون هاوكينگ كه به خاطر ظاهرش به عنوان سمبل دانش فيزيك و نجوم براي عموم شناخته شده محتملا شك شديدي به وجود خالق دارد( استاد به تاريخ زملن و جهان چون پوست گردو ) بلكه دهها ستاره شناس برتر از او هم يا بى اعتقاد و يا در شك و ترديد هستند، به هر صورت علم با تلقينات مذهبي ما كمترين سازگاري را دارد
غرض از سر درد آرودنتلن اينكه دنياى امروز كمتر به مسائل از اين دست ميپردازد، چرا كه راضي كردن ذهن آدم متعصب نه تنها غير ممكن است بلكه خشكي ذهنش را خشكتر ميكند ، هر كس كه اميد درك سطح بالاتري از علم و روشني را داشته باشد به آن دست مي يابد
دقت کنید در قوانین پیشرفته در حین انجام بعضی از شغلها خوردن مشروب حرام است. خوردن مشروب تا اندازه ای که هشیاری رااز شما نگیرد جایز است یعنیی کراهت دارد نوشیدن آن مثلا در هنگام رانندگی. در خلوت تصمیم گیرنده خودتان هستید تا زمانی که باعث و سلب حقوق دیگران نشوید متوانید بنوشید و خودتان پاسخگو باشید. کجای این قوانین پیشرفته که در طول هزاران سال به شکل موجود در آمده با قوانین اسلام منافات دارد این قوانین غربی هم در طول زمان شکل گرفته اند.
با عرض سلام وخدمت برادر گرامي .آرش جان نميدونم كي هستي اهل كجايي چه كاره اي ولي اينو ميدونم كه خيلي مردي كه اين همه مضخرفات قران را رو كردي .من خودم خيلي قران را زيرو رو كردم اما دران خدايي نديدم كه منو تغير دهد اما الله هي را ديدم كه بسيار فرد تند عصباني بد خلق دور از جناب پدوفيل عياش كامل جنايتكار حرفه اي .ولي نميدونم چرا مسلمانان اين الله را بخوبي نميشناسند .داشتم نظرات را ميخوندم پي بردم كه همه اينا واقعا از روي تعصب كاذب از قران واز محمد پدوفيل همايت ميكنند وهميشه ميگن هيچ كس نميتونه مثل قران را بگه وبه نظر من لازم هم نيست كه ديگه كسي هم مثل قران را بنويسه چون اينروزها مردم كمي از آبرو سرش ميشه نمينشينه چرنديات بنويسه مثل محمد تا با ابروش بازي كنه ودر ظمن ديگه اينروزا فرهنگ كشف شده مردم البته بعضي ها /دنبال فرهنگ سازي وياد گرفتن انسان زيستي ميگردنند نه مثل محمد رسول الله دنبال پدوفيلبازي .موفق باشييد
طبق جدیدترین توصیه های پزشکی خوردن 1 گیلاس شراب در روز بسیار مفیده. چون به علت وجود آنتی اکسیدان، ضد سرطان هست و همچنین به علت اینکه رقیق کننده خون هست، جلوی سکته رو میگیره.
البته زیاد خوردنش مضراتی داره، همانطور که گوشت و قند و نمک رو نباید زیاد خورد. از طرفی ضررهای سیگار بسیار بیشتر از اینه ولی خوب یکی از اعجاز قرآن اینه که کشیدن مخدرات رو آزاد گذاشته!
چرا خدا بعداز 500سال بعداز مسیح محمد را نبی کرد محمد زنباز و زناکار و جنگ طلب و قاتل را که در طول زندگیش جز جنگ و قتل و زنا و زناکاری چیزی بجا نذاشته از 20سالگی تا 65 سالگی حداقل 40 زن گرفته از 6سالگی تا 50 ببالا انواع و اقسام مختلف زن گرفت و به بهانه های مختلف جنگید و کسیکه خدا را قبول دارد میداند که خدا قدوس است و حرف او یکیست در تورات و اناجیل امده حکم نکنید جنگ نکنید از آن منست در پیدایش امده مرد و زن یکی میشن در قران چهار زن چطوری با یک مرد یکی میشه براستی از موسی بالاتر نبی بوده که خدا بخاطر یک خطایش چه کرد اونوقت محمد وعلی و 12 نسلش مبرا از گناه شمرده میشن چه تافته جدابافته بودن ویا شدن که خدا انهارو مبرا از هر گناه شمرد که شفاعت دیگران بشن محمد زناباز اگه بیشتر عمر میکرد معلوم نبود حرصش تا کجا میبود و علی قاتل که خدایش در دل کثیف خونخوارش گذاشت تا شمشیر دوسر درست کنه تا آدمهارو بعنوان دشمن بنام خدا درجا بکشه خدایش مثل خودشان به اندازه عقل محمد بوده نه کمتر نه بیشتر اگه در قران چیز خوبی دیده میشه با کتاب مقدس مقایسه کن کپی و تعدیل شده اونه البته اگه ترس از حقیقت ندارین کتاب مقدس را خوانده اگه واقعا فهمیده بشه چه کم داشته و هزاران سوال دیگه که خدای ترس و جنگ و وحشت اسلام بوجود اومده
من فقط در یک جمله تمام حرف شما دوست عزیز رو پاسخ میدم سعی کنیم به خدا اعتیاد پیدا نکنیم چون اعتیاد عقل را زایل میکند
من فقط در یک جمله تمام حرف شما دوست عزیز رو پاسخ میدم سعی کنیم به خدا اعتیاد پیدا نکنیم چون اعتیاد عقل را زایل میکند
ارسال یک نظر