قرآن میگوید الله از تمامی انسان پیمان گرفته که او یگانه خدا و تنها پرودگار جهان است:
وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ (اعراف/172) و هنگامی را كه پروردگارت از کمر فرزندان آدم، ذريه آنان را برگرفت و ايشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نيستم؟ گفتند: چرا، گواهى داديم تا مبادا روز قيامت بگوييد ما از اين موضوع آگاهی نداشتیم.
برای اینکه مشرکین در روز قیامت و هنگام حساب و کتاب، اعتراض نکنند و نگویند "دلیل شرک ما این بود که از نسل پدران مشرکی بودیم:
أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ (اعراف/173) يا مبادا بگوييد که پدران ما پيش از اين مشرک بودند و ما فرزندانى از نسل ایشان بوديم، آيا ما را به خاطر آنچه که باطل گرایان انجام دادهاند نابود میکنی؟
اما الله چگونه از تمامی انسانها پیمان گرفت؟
برای فهم بهتر این جملهی محمد که آن را از قول الله بیان نموده، به سخنان خود او رجوع میکنیم:
ابن جریر طبری در تفسیر اعراف/172 از قول محمد به نقل از ابن عباس میگوید "الله در سرزمین عرفه از استخوان کمر آدم، آفرینش تمام نسلها را خارج نمود، پس آنان مانند مخلوقی در پیشگاهش حاضر شدند، سپس در آن زمان با آنان سخن گفت که "ایا من پروردگارتان نبودم؟ گفتند اری، ... و باز در حدیثی دیگر از قول محمد میگوید "پروردگارت در نعمان (عرفه) دستی بر کمر آدم کشید پس تمام جمعیتهای انسانی که او خالق آنان است خارج نمود و از آنان پیمان گرفت"... در در حدیثی دیگر به جای عرفه که مکان نزول آدم نامیده شده سرزمین هند است. (تفسیر طبری/ تفسیر سوره اعراف/ القول فی تأویل قوله تعالی "و اذ اخذ ربک... )(1)
و در منابع شیعه:
هنگامی که الله بلند مرتبه آدم را خلق نمود، دستی بر کمرش کشید پس تمام جمعیتهای انسانی که او خالق آنان است را خارج نمود و گفت: آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: آری... (شرح اصول الکافی/ محمد صالح مازندرانی/جلد 8 / صفحه 17)(2)
هادی نجیفی در موسوعه احادیث اهل بیت از قول علی ابن ابیطالب مینویسد:
تو را خبر میدهم که همانا الله سبحان هنگامی که آدم را آفرید، دستی بر کمرش کشید؛ پس از کمرش نسل جمعیتی آن را به شکل مخلوق از آن خارج نمود و به آنان عقل داد و مقرر نمود که او پروردگارشان است و آنان بندگانی کوچک او هستند و به آنان دستور داد تا پروردگاری خودش و بندگی آنها را تأیید کنند و الله عزوجل به آنان یاد داد که ایشان در خانههای گوناگونی به سر خواهند برد .... (موسوعه احادیث اهل البیت/شیخ هادی نجیفی / جلد 11 / صفحه 194) (3) و همین حدیث در بحار الانوار مجلسی / جلد 96 / صفحه 217 نیر بیان شده (4)
این موضوع از آنجا ناشی شده که محمد تصور میکرد انسان تنها از منی که از کمر مرد خارج میگردد بوجود میآید. شرح
موضوع دست و پا داشتن و تجسیم الله هم در قرآن بیان شده و هم در احادیث معتبر، برای دیدن آنها اینجا را کلیک کنید.
========================================
(1) عن النبي (ص) قال : " اخذ الله الميثاق من ظهر آدم بنعمان يعني عرفه، فاخرج من صلبه كل ذريه ذراها؛ فهم بين يديه كالذر، ثم كلمهم قبلا؛ فقال: " ألست بربكم قالوا بلى شهدنا أن تقولوا ...
مسح ربک ظهر آدم، فخرجت كل نسمه هو خالقها الى يوم القيامه بنعمان، هذا الذی وراء عرفه و اخذ ميثاقهم...
أول ما اهبط الله آدم، اهبطه بدهنا، ارض بالهند، فمسح الله ظهره، فاخرج منه كل نسمه هو بارئها الى ان تقوم الساعه، ثم اخذ عليهم الميثاق...
(2) انه تعالى لما خلق آدم، مسح ظهره فاخرج منه كل نسمه هو خالقا الى يوم القيامه، فقال: "الست بربكم؟ قالوا بلی..."
(3) و اخبرک ان الله سبحانه لما خلق آدم مسح ظهره، فاستخرج ذريته من صلبه نسما فی هيئه الذر، فالزمهم العقل و قررهم انه الرب و انهم العبيد؛ فاقروا له بالربوبيه و شهدوا على انفسهم بالعبوديه و الله عزوجل يعلم انهم فی ذلک فی منازل مختلفه فكتب اسماء عبيده فی رق و كان لهذا الحجر يومئذ عينان و لسان وشفتان فقال له:افتح فاک ففتح فاه فالقمه ذلک الرق ثم قال له: اشهد لمن و افاک بالموافاه يوم القيامه، فلما هبط آدم (ع) هبط و الحجر معه، فجعل فی موضعه الذی ترى من هذا الركن...
(4) و إذا اخذ ربك من بنی آدم من ظهورهم ذرياتهم و اشهدهم على انفسهم الست بربكم؟ قالوا بلى شهدنا و اخبرک ان الله سبحانه لما خلق آدم، مسح ظهره فاستخرج ذريته من صلبه نسما فی هيئه الذر فالزمهم العقل و قررهم انه الرب و انهم العبيد و اقروا له بالربوبيه و شهدوا على انفسهم بالعبوديه و الله عزوجل يعلم انهم في ذلک فی منازل مختلفه، فكتب اسماء عبيده فی رق و كان لهذا الحجر يومئذ عينان و لسان و شفتان، فقال له: افتح فاک، ففتح فاه فالقمه ذلک الرق، ثم قال له:...
وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ (اعراف/172) و هنگامی را كه پروردگارت از کمر فرزندان آدم، ذريه آنان را برگرفت و ايشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نيستم؟ گفتند: چرا، گواهى داديم تا مبادا روز قيامت بگوييد ما از اين موضوع آگاهی نداشتیم.
برای اینکه مشرکین در روز قیامت و هنگام حساب و کتاب، اعتراض نکنند و نگویند "دلیل شرک ما این بود که از نسل پدران مشرکی بودیم:
أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ (اعراف/173) يا مبادا بگوييد که پدران ما پيش از اين مشرک بودند و ما فرزندانى از نسل ایشان بوديم، آيا ما را به خاطر آنچه که باطل گرایان انجام دادهاند نابود میکنی؟
اما الله چگونه از تمامی انسانها پیمان گرفت؟
برای فهم بهتر این جملهی محمد که آن را از قول الله بیان نموده، به سخنان خود او رجوع میکنیم:
ابن جریر طبری در تفسیر اعراف/172 از قول محمد به نقل از ابن عباس میگوید "الله در سرزمین عرفه از استخوان کمر آدم، آفرینش تمام نسلها را خارج نمود، پس آنان مانند مخلوقی در پیشگاهش حاضر شدند، سپس در آن زمان با آنان سخن گفت که "ایا من پروردگارتان نبودم؟ گفتند اری، ... و باز در حدیثی دیگر از قول محمد میگوید "پروردگارت در نعمان (عرفه) دستی بر کمر آدم کشید پس تمام جمعیتهای انسانی که او خالق آنان است خارج نمود و از آنان پیمان گرفت"... در در حدیثی دیگر به جای عرفه که مکان نزول آدم نامیده شده سرزمین هند است. (تفسیر طبری/ تفسیر سوره اعراف/ القول فی تأویل قوله تعالی "و اذ اخذ ربک... )(1)
و در منابع شیعه:
هنگامی که الله بلند مرتبه آدم را خلق نمود، دستی بر کمرش کشید پس تمام جمعیتهای انسانی که او خالق آنان است را خارج نمود و گفت: آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: آری... (شرح اصول الکافی/ محمد صالح مازندرانی/جلد 8 / صفحه 17)(2)
هادی نجیفی در موسوعه احادیث اهل بیت از قول علی ابن ابیطالب مینویسد:
تو را خبر میدهم که همانا الله سبحان هنگامی که آدم را آفرید، دستی بر کمرش کشید؛ پس از کمرش نسل جمعیتی آن را به شکل مخلوق از آن خارج نمود و به آنان عقل داد و مقرر نمود که او پروردگارشان است و آنان بندگانی کوچک او هستند و به آنان دستور داد تا پروردگاری خودش و بندگی آنها را تأیید کنند و الله عزوجل به آنان یاد داد که ایشان در خانههای گوناگونی به سر خواهند برد .... (موسوعه احادیث اهل البیت/شیخ هادی نجیفی / جلد 11 / صفحه 194) (3) و همین حدیث در بحار الانوار مجلسی / جلد 96 / صفحه 217 نیر بیان شده (4)
این موضوع از آنجا ناشی شده که محمد تصور میکرد انسان تنها از منی که از کمر مرد خارج میگردد بوجود میآید. شرح
موضوع دست و پا داشتن و تجسیم الله هم در قرآن بیان شده و هم در احادیث معتبر، برای دیدن آنها اینجا را کلیک کنید.
========================================
(1) عن النبي (ص) قال : " اخذ الله الميثاق من ظهر آدم بنعمان يعني عرفه، فاخرج من صلبه كل ذريه ذراها؛ فهم بين يديه كالذر، ثم كلمهم قبلا؛ فقال: " ألست بربكم قالوا بلى شهدنا أن تقولوا ...
مسح ربک ظهر آدم، فخرجت كل نسمه هو خالقها الى يوم القيامه بنعمان، هذا الذی وراء عرفه و اخذ ميثاقهم...
أول ما اهبط الله آدم، اهبطه بدهنا، ارض بالهند، فمسح الله ظهره، فاخرج منه كل نسمه هو بارئها الى ان تقوم الساعه، ثم اخذ عليهم الميثاق...
(2) انه تعالى لما خلق آدم، مسح ظهره فاخرج منه كل نسمه هو خالقا الى يوم القيامه، فقال: "الست بربكم؟ قالوا بلی..."
(3) و اخبرک ان الله سبحانه لما خلق آدم مسح ظهره، فاستخرج ذريته من صلبه نسما فی هيئه الذر، فالزمهم العقل و قررهم انه الرب و انهم العبيد؛ فاقروا له بالربوبيه و شهدوا على انفسهم بالعبوديه و الله عزوجل يعلم انهم فی ذلک فی منازل مختلفه فكتب اسماء عبيده فی رق و كان لهذا الحجر يومئذ عينان و لسان وشفتان فقال له:افتح فاک ففتح فاه فالقمه ذلک الرق ثم قال له: اشهد لمن و افاک بالموافاه يوم القيامه، فلما هبط آدم (ع) هبط و الحجر معه، فجعل فی موضعه الذی ترى من هذا الركن...
(4) و إذا اخذ ربك من بنی آدم من ظهورهم ذرياتهم و اشهدهم على انفسهم الست بربكم؟ قالوا بلى شهدنا و اخبرک ان الله سبحانه لما خلق آدم، مسح ظهره فاستخرج ذريته من صلبه نسما فی هيئه الذر فالزمهم العقل و قررهم انه الرب و انهم العبيد و اقروا له بالربوبيه و شهدوا على انفسهم بالعبوديه و الله عزوجل يعلم انهم في ذلک فی منازل مختلفه، فكتب اسماء عبيده فی رق و كان لهذا الحجر يومئذ عينان و لسان و شفتان، فقال له: افتح فاک، ففتح فاه فالقمه ذلک الرق، ثم قال له:...
۲ نظر:
1.
طب و طبیب و تشریح، حسن حسن زاده آملی، نشر الف لام میم،۱۳۸۱، ص ۳۰ :
«صلب دیوار استخوانهای پشت بدن است، و ترائب جدار استخوانهای جلوی آن است، و آنچه در میان این دو دیوار استخوانها محصور است امعاء و اورده و احشاء و نظایر آنهاست. و معنی آیه این است که انسان با دیده اعتبار در صنع پروردگار بنگرد که مبدء تکون و مایه پیدایش او آب جهنده ای است که از میان این دو دیوار استخوانها بیرون می آید.»
2.
ترجمه تفسير الميزان جلد 8 صفحه : 401
«معنايش اين است كه ما بنى آدم را در زمين خلق كرديم و ايشان را در اقطار زمين پراكنده نموده ترجمه تفسير الميزان جلد 8 صفحه : 402 و با توالد و تناسل از يكديگر متمايزشان ساختيم»
http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j8/al800032.htm#link255
موضوع این ایه ومعنای ان بسیار روشن است اگر به ایات ما قبل وما بعد این ایه توجه کنید ابتدا داستان موسی وبلند کردن کوه بر سر قوم مطرح شده تا خداوند به ما بفهماند در زمان هر پیغمبری معجزه ای جدید متناسب با احوال ان قوم نازل شده که ان قوم فقط به اعتقادات پیشینیان بسنده نکرده وخود شاهد معجزه ای بزرگ از جانب خدا باشد وبرای نسل خود به این معجزه اقرار کند ودر روز قیامت اشتباه خود را بگردن پیشسنیان نیندازد همچنانکه در انتهای ایه وایه بعد توضیح داداه پس این داستانهای من در اوردی همه ان ساخته ذهن بشر است معنی دقیق ایه این است خداوند از نسل بنی ادم از میان فرزندان او اشخاصی را بعنوان پیغمبر برگزیده ومعجزاتی را به انان داده تا به قوم خود عرضه کنند وشاهد این معجزه باشند وبه حقانیت خدا وپیغمبرش شاهد وگواه باشند وتنها متکی به اقوال پیشینیان نباشند وخطا ونافرمانی خود را به گردن پیشینیان نیندازندپس ظهورهم یعنی از نسل بنی ادم وذریتهم یعنی از فرزندان ونوادگان بنی ادم
ارسال یک نظر