tag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post3329369278171437103..comments2024-03-28T01:01:32.675-07:00Comments on ناباوران: الله همسر زید ابن حارثه را به نکاح پیامبرش در می آوردUnknownnoreply@blogger.comBlogger30125tag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-44190927061352330472022-12-28T14:03:17.919-08:002022-12-28T14:03:17.919-08:00درود بر شما .استدلالتون بجا و درسته.درود بر شما .استدلالتون بجا و درسته.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-24925201824217293362017-01-21T19:43:35.213-08:002017-01-21T19:43:35.213-08:00منابع اهل سنت که هیچ ولی شیعیان من همین الان منابع...منابع اهل سنت که هیچ ولی شیعیان من همین الان منابعتون جلو رومه<br />ببین اول از همه یه مطلبی رو بایستی بدونی اونم اینه که:اگر تحقیق ودقت کنی میبینی اهل سنت دو تا کتاب دارن بهش میگن صحیحین که یکیش صحیح بخاریه و یکیش صحیح مسلم و ایندو رو بری از هر عیب و بدون مشکل میدونن ولی شیعیان یه همچین کتبی ندارن مگر قرآن ولی چون ائمه ما میدونستن دشمنان شیعه حدیث جعل میکنن لذا گفتند هر حدیثی که مغایر با حکم قرآنه رو بزارین کنار ،حالا وقتی عصمت پیغمبر و اینکه مبری هستند از هر عیبی ثابت شد این اتهامات شما واین روایات مذکور از نظر شیعه هیچ وجهی ندارند چون ما کتاب معتبر داریم ولی کتاب صحیح نداریم ومعتبر به معنای صحیح نیست،مفهومه انشاالله؟<br><br /><br><br />برای اینکه شما بر ما اشکال بکنید لازم دارید اینکه بدونید شیعه(كثّر اللهُ اعدادَهم)یک روایت رو از چه کتابی و چگونه قبول میکنه،این مهمه،.در مجمع البیان صاحب مجمع البیان فقط نقل کرده از کسی که اون کس بقول شما توجیه کرده،و خود صاحب مجمع البیان اصلا ندیدم که حتی قبول کنه واین نزد یک محقق امری بدیهیست<br><br />۲.در عیون اخبار الرضا هم حرفی از عشق و عاشقی و این حرفا ندیدم من بلکه گفته:زید گمان اشتباه کرد که رسول الله عاشق شده که خود امام رضا صریحا در ادامه ی مطلب اعلام میکنه که چنین نبوده بلکه ازدواج پیامبر از طرف خدا و حکم الهی بوده<br><br />۳.در تفسیر قمی حرفی رو ندیدم که بگه زینب عریان بود و اونجا آورده که داشت یه گیاهی یه چیزی رو میکوبید از همین جا باطن پوچ این حرف ظاهر میشه که پیامبر عاشق شد، یکی نیست بگه آخه زینب دختر عمه ی پیامبر بود و تقریبا در دامن پیامبر بزرگ شد حالا چی شده بعد اینهمه سال پیامبر ناگهان زینبو در حال کوباندن گیاه میبینه و عاشق میشه!!!خنده داره!!!اگه آدم یه ذره عقل داشته باشه متوجه بطلان این قول میشهAnonymoushttps://www.blogger.com/profile/00286523557688039378noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-53905784126760022792016-09-09T02:46:20.121-07:002016-09-09T02:46:20.121-07:00بنظر من ایه نازل شده کاملا درست وبجامیباشد با حرف ...بنظر من ایه نازل شده کاملا درست وبجامیباشد با حرف زدن ومنتسب کردن کسی به خود که رابطه نسبی ایجاد نمیشود به این میماند که تو ارزوی کاری را داشته باشی وچون در واقعت امکان وقوع ان نیست به زبان خود به ان ارزو واقعیت ببخشی که اینکار هیچ چیزی را عوض نمیکند وقران بدرستی خواسته عمل پوچ ومهمل وغیر واقعی را بی اعتبار سازد وبرای بی اعتبار کردن ان چه کسی بهتر از رسول خود تا کل مسلمانان در تقبیح این عمل(فرزند خواندگی)شکی به خود را ندهند کجای این موضوع نادرست استAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-21679945802952171812014-08-25T08:29:26.549-07:002014-08-25T08:29:26.549-07:00یه سوال اگه پیامبر هوسباز بود چرا آیه ای رو نساخت ...یه سوال اگه پیامبر هوسباز بود چرا آیه ای رو نساخت که زنان به جای رعایت حجاب لخت و عور در جامعه ظاهر بشن اگه آدم هوسبازی بود باید همچین آیه ای درست میکرد یا موضوع محرم و نامحرمی رو بیان نمیکردن و می گفت همه محرمن و زنا و لواط و... مجاز و حلالهatefenoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-23860905932982317242013-02-17T21:59:29.897-08:002013-02-17T21:59:29.897-08:00مسلم گرامی، چرا بر روی رفرنسی که در خود پست هست کل...مسلم گرامی، چرا بر روی رفرنسی که در خود پست هست کلیک نمی کنید،اونجا منابع معتبر اهل سنت هم ذکر شده.<br />این جمله را در کادر جستجو وارد کن:<br />محمد رسول الله با مشاهدهی بدن لخت زن پسرخواندهاش عاشق او شد.<br /><br />پیروز باشید!arsh iranihttps://www.blogger.com/profile/14489569558305727913noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-30175792004188688922013-02-17T10:35:47.600-08:002013-02-17T10:35:47.600-08:00البته قابل ذکرهم هست که شیعه روایت هیچ کس راقبول ن...البته قابل ذکرهم هست که شیعه روایت هیچ کس راقبول ندارند؛مگرمعصوم باشد.آیاراویان این حدیث معصوم هستند؟مسلمnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-245435539835679862013-02-17T10:32:58.758-08:002013-02-17T10:32:58.758-08:00یعنی منظورت اینه که انسان بادیدن صورت یک شخص عاشقش...یعنی منظورت اینه که انسان بادیدن صورت یک شخص عاشقش نمیشه تاوقتیکه اورالخت نبیند!!!<br />شماخودتون میگین منابع شیعه معتبرنیستند واین نزد همه ثابت هم هست؛پس چطوربه خودتون اجازه دادین چنین دروغی رواین جاذکر کنین؟آیاچون به نفع شماست این کارروکردین؟مسلمnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-90218206691618170462013-02-17T00:02:06.321-08:002013-02-17T00:02:06.321-08:001- درسته که منابع شیعه از اعتبار کمتری برخوردار هس...1- درسته که منابع شیعه از اعتبار کمتری برخوردار هستند اما بیشتر مخاطبینم شیعه هستند و اونا منابع اهل سنت رو زیاد قبول ندارند من سعی می کنم از منابع معتبر هر دو مذهب استفاده می شود.<br />2 و 3- زیرا تا حالا بدن لخت او را ندیده بود.<br />http://iran000.blogspot.com/2010/11/blog-post_08.html<br />4- این قانون چه اشکالی داشت؟arsh iranihttps://www.blogger.com/profile/14489569558305727913noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-6004445424756718422013-02-16T12:06:14.557-08:002013-02-16T12:06:14.557-08:001.شماخودتان درنظری که داده بودیدگفتیدکه من ازمنابع...1.شماخودتان درنظری که داده بودیدگفتیدکه من ازمنابع شیعه استفاده نمیکنم؛زیرامعتبرنیست؛پس چی شدحرف شما؟<br />می خواهم درتناقضاتی که درمتن وجودداردبپردازم بعداگر جواب دادید برصحت قصه باهم بحث میکنیم.<br />1.خودپیامبرزینب رابرای زیدخواستگاری کرده است؛پس چرابرای خوداوراخواستگاری نکرد؟2.زینب دخترعمه ی پیامبربود مگرمی شودکه پیامبردراین لحظه که اورادیداززیبایی اوشگفت زده شود؟آیاازکودکی تابه حال اوراندیده بود؟<br />شکستن قانون باطلی که درفرهنگی ریشه دارشده بایدباطل شودکه پیامبراینکارراکرد.مسلمnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-32706936538722568422010-11-18T08:14:53.057-08:002010-11-18T08:14:53.057-08:00آقا شما یه جورایی تفسیر و نظر خودت رو بر داستان وا...آقا شما یه جورایی تفسیر و نظر خودت رو بر داستان وارد کردی... زینب دختر عمه پیامبر بود و اگر پیامبر میخواستش همون اول خودش میگرفتش... خود پیامبر زینب را به عقد زید در آورده بود... (زید در ابتدا برده بود که پامبر آزادش میکنه و به پسرخواندگی میگیردش) <br />ضمنآ این موضوع که یکی نتونه با زن سابق پسر خوندش ازدواج کنه، هیچ وقت جزو قوانین اسلام نبوده... بلکه جزو عقاید خود عربا بوده...<br /><br />به طور کلی شما احساس نمیکنی که در نوشتههات سر سوزن هم بی طرفی را رعایت نمیکنی و خیلی از چیزایی که میگی حدس و گمان خودته؟Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-17893912289814476132010-11-13T21:28:50.558-08:002010-11-13T21:28:50.558-08:00سید گرامی، به نظرم متوجه منظور من نشدید!
من گفتم ک...سید گرامی، به نظرم متوجه منظور من نشدید!<br />من گفتم که محمد بدون نکاح وارد اتاق زینب شد، منظور نکاح مرسوم است و الا اینکه موجودی وهمی عقد من را در آسمانها بسته است که دلیل نشد. هر کسی میتواند چنین ادعائی نماید.arsh iranihttps://www.blogger.com/profile/14489569558305727913noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-49948627168025169072010-11-13T15:49:15.996-08:002010-11-13T15:49:15.996-08:00جناب صاحب وبلاگ
اگرچه در دین مشترك نیستیم ولی در...جناب صاحب وبلاگ <br /><br />اگرچه در دین مشترك نیستیم ولی در منطق مشتركیم. نمی توان در یك جا(لیكن پایین) گفت پیامبر قبل از طلاق زید و زینب وارد خانه آنها شده<br />http://iran000.blogspot.com/2010/11/blog-post_08.html<br />و در جای دیگر (همین پست) گفت "زید هم زینب را طلاق داد. پس ازجدائی آن دو، پیامبر اسلام بدون عقد وارد اتاق زینب شد".سیدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-81379220020023968932010-11-11T14:49:51.177-08:002010-11-11T14:49:51.177-08:00چیزی که به وضوح از این روایت بر می آید و مسلمین سع...چیزی که به وضوح از این روایت بر می آید و مسلمین سعی در پوشاندن آن دارند عملی نکوهیده و منافی اخلاق بشری از صاحب دینی است که ادعای روشنگری همه انسانها در همه دورانها را دارد!روزبهnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-46530993001510625752010-11-10T19:08:13.741-08:002010-11-10T19:08:13.741-08:00اما به دلیل این هم مطالعات فراوان مجبور به نگهداری...اما به دلیل این هم مطالعات فراوان مجبور به نگهداری كتابهای بسیاری بود. از آنجا كه نمی خواست كسی به امی بودن او شك كند در زیر زمین خانه اش چاله عمیقی كند و روی آن را جوری پوشاند كه خدمتكاران و زنش هم هیچ وقت آن راندیدند. موقعی كه به شعب ابیطالب تبعید شده بود نمی توانست كتابها را از خانه اش منتقل كند (چون مردم می دیدند). ولی چون حافظه اش خیلی خوب بود همه را در خاطر نگهداشت و از اطلاعات آنها در ۱۴ سال بعد استفاده كند.<br /><br />برای خودنمایی و نشان دادن پارسایی حتی بعد از اینكه مردم زیادی او را به پیامبری پذیرفته بودند، شبها به عبادت می پرداخت و كم می خوابید. <br />روزها هم برای خودنمایی به جای غذا خوردن سنگ بر شكم خود می بست. او این كار را با وجود اینكه غنایمی در جنگها به دست آورده بودند ادامه داد.<br /><br /><br />جناب آقای وبلاگ نویس. انتخاب با شماست. محمد (ص) بشری معمولی بود كه به او وحی می شد یا یك فوق بشر بود. شخص من در مقابل هر دو كاراكتر خضوع می كنم ولی اولی برایم ممكن تر می نماید.سیدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-62087801712462198282010-11-10T19:07:48.645-08:002010-11-10T19:07:48.645-08:00با خودش فكر كرد (وقتی ۱۵ سال داشت) اگر بخواهد ادعا...با خودش فكر كرد (وقتی ۱۵ سال داشت) اگر بخواهد ادعای پیامبری كند باید راستگو باشد. پس -با اینكه ذاتا آدم (نعوذ بالله) كلاه برداری بود- تا ۴۰ سالگی طوری زندگی كرد كه هیچ كس از او دروغی نشنید. <br /><br />در طی سفرها گاهی روحانیان ادیان دیگر را می دید. اما در همین دیدار های كوتاه آن قدر از تاریخ و سنن آنها فراگرفت كه مثلا دانش او در زمینه "ذوالقرنین" یهودیان مدینه را به تعجب وا داشته بود. <br /><br />چون در قوم عرب آن زمان ادبیات فن رایجی بود سعی كرد آن را فرا بگیرد و كتابی كه قرار است ۲۵ سال دیگر بیاورد(!) را به آن بیاراید. برای همین اراده كرد تا بهترین نثر عربی را بسراید. اما می بایست خود را امی نشان می داد. بنابراین در ۱۵ سالگی اول خواندن و نوشتن را یاد گرفت (احتمالا معلمش را كشت چون هیچ كس او را در حال یادگیری ندید!) و بعد از آن به مطالعه ادبیات عرب پرداخت. همچینین تمرین نوشتن نثر را مخفیانه انجام می داد. عجیب البته این است كه او در فراگیری بلاغت و فصاحت هرگز استادی نداشت و هیچ كس هم تمرینهای نگارش او را ندید. علاوه بر این موقعی كه ادعای پیامبری كرد همه نثر قرآن را فی البداهه می گفت. <br /><br />از همه جالبتر اینجا بود كه نه تنها به تاریخ و سنن ادیان دیگر تسلط داشت، در مورد آنها احتجاج هم می كرد. یعنی شب و روز به این فكر می كرد كه چه دلیلی بر رد ادعای اهل كتاب یا مشركین بیاورد.<br /><br />از آنجا كه حدس می زد بعد از ادعای پیامبری دچار جنگ خواهد شد، فنون استراتژی جنگ را یاد گرفت و بعدها در اكثر جنگها -با وجود كم بودن تعداد نفرات- پیروز شد. او مجبور بود كتابهای جنگ را شبها و دور از چشم مردم بخواند.سیدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-88611977605503076372010-11-10T19:07:16.221-08:002010-11-10T19:07:16.221-08:00با خودش فكر كرد (وقتی ۱۵ سال داشت) اگر بخواهد ادعا...با خودش فكر كرد (وقتی ۱۵ سال داشت) اگر بخواهد ادعای پیامبری كند باید راستگو باشد. پس -با اینكه ذاتا آدم (نعوذ بالله) كلاه برداری بود- تا ۴۰ سالگی طوری زندگی كرد كه هیچ كس از او دروغی نشنید. <br /><br />در طی سفرها گاهی روحانیان ادیان دیگر را می دید. اما در همین دیدار های كوتاه آن قدر از تاریخ و سنن آنها فراگرفت كه مثلا دانش او در زمینه "ذوالقرنین" یهودیان مدینه را به تعجب وا داشته بود. <br /><br />چون در قوم عرب آن زمان ادبیات فن رایجی بود سعی كرد آن را فرا بگیرد و كتابی كه قرار است ۲۵ سال دیگر بیاورد(!) را به آن بیاراید. برای همین اراده كرد تا بهترین نثر عربی را بسراید. اما می بایست خود را امی نشان می داد. بنابراین در ۱۵ سالگی اول خواندن و نوشتن را یاد گرفت (احتمالا معلمش را كشت چون هیچ كس او را در حال یادگیری ندید!) و بعد از آن به مطالعه ادبیات عرب پرداخت. همچینین تمرین نوشتن نثر را مخفیانه انجام می داد. عجیب البته این است كه او در فراگیری بلاغت و فصاحت هرگز استادی نداشت و هیچ كس هم تمرینهای نگارش او را ندید. علاوه بر این موقعی كه ادعای پیامبری كرد همه نثر قرآن را فی البداهه می گفت. <br /><br />از همه جالبتر اینجا بود كه نه تنها به تاریخ و سنن ادیان دیگر تسلط داشت، در مورد آنها احتجاج هم می كرد. یعنی شب و روز به این فكر می كرد كه چه دلیلی بر رد ادعای اهل كتاب یا مشركین بیاورد.<br /><br />از آنجا كه حدس می زد بعد از ادعای پیامبری دچار جنگ خواهد شد، فنون استراتژی جنگ را یاد گرفت و بعدها در اكثر جنگها -با وجود كم بودن تعداد نفرات- پیروز شد. او مجبور بود كتابهای جنگ را شبها و دور از چشم مردم بخواند. <br /><br />اما به دلیل این هم مطالعات فراوان مجبور به نگهداری كتابهای بسیاری بود. از آنجا كه نمی خواست كسی به امی بودن او شك كند در زیر زمین خانه اش چاله عمیقی كند و روی آن را جوری پوشاند كه خدمتكاران و زنش هم هیچ وقت آن راندیدند. موقعی كه به شعب ابیطالب تبعید شده بود نمی توانست كتابها را از خانه اش منتقل كند (چون مردم می دیدند). ولی چون حافظه اش خیلی خوب بود همه را در خاطر نگهداشت و از اطلاعات آنها در ۱۴ سال بعد استفاده كند.<br /><br />برای خودنمایی و نشان دادن پارسایی حتی بعد از اینكه مردم زیادی او را به پیامبری پذیرفته بودند، شبها به عبادت می پرداخت و كم می خوابید. <br />روزها هم برای خودنمایی به جای غذا خوردن سنگ بر شكم خود می بست. او این كار را با وجود اینكه غنایمی در جنگها به دست آورده بودند ادامه داد.<br /><br /><br />جناب آقای وبلاگ نویس. انتخاب با شماست. محمد (ص) بشری معمولی بود كه به او وحی می شد یا یك فوق بشر بود. شخص من در مقابل هر دو كاراكتر خضوع می كنم ولی اولی برایم ممكن تر می نماید.سیدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-75577176506093311482010-11-10T19:06:12.970-08:002010-11-10T19:06:12.970-08:00گفته اید:"البته اگر او قبل از گفتن اینکه من پ...گفته اید:"البته اگر او قبل از گفتن اینکه من پیامبر هستم پاکدامن نبود، هرگز مورد احترام مردم قرار نمی گرفت"<br /><br />می خواهم به شما نشان بدهم نتیجه حرف شما چیست:<br /><br />اینكه پیامبر اسلام از سن بلوغ (حدود ۱۵ سالگی) یا قبل از آن به این فكر افتاد كه ادعای پیامبری كند. به همین دلیل نقشه كشید كه چه كارهایی را انجام دهد و از چه كارهایی بپرهیزد. مثلا -با وجود اینكه فی ذاته(نعوذ بالله) آدمی هوسباز بود-از ۱۵ سالگی تا حدود ۵۰ سالگی -مرگ خدیجه(ع)- پاكدامن زندگی كرد. <br /><br />با خودش فكر كرد كه فكر خوبی است تا خودش را امی جلوه دهد تا این گونه به همه بقبولاند كه كتابش از جانب خداست. بنابراین هچیگاه نگذاشت كسی او را در حال خواندن و نوشتن ببیند. با اینحال برای كامل كردن مطالعاتش مخفیانه كتابهای مسیحیان، یهودیان و آیین مهر پرستی و غیره را مطالعه می كرد. اما از آنجا كه به خاطر به دست آوردن ثروت خدیجه مجبور به كاروان داری او شده بود و نمی توانست روزها كه مشغول سفر و تجارت است- جلوی دیگران -كتاب بخواند، شبها كه همه خواب بودند مطالعه می كرد. با اینحال چون در كاروان اتاق مرسوم نبود شبها مواظب بود اگر كسی برای قضای حاجت از خواب بر می خیزد كسی او را موقع مطالعه نبیند.<br /><br />با خودش فكر كرد (وقتی ۱۵ سال داشت) اگر بخواهد ادعای پیامبری كند باید راستگو باشد. پس -با اینكه ذاتا آدم (نعوذ بالله) كلاه برداری بود- تا ۴۰ سالگی طوری زندگی كرد كه هیچ كس از او دروغی نشنید. <br /><br />در طی سفرها گاهی روحانیان ادیان دیگر را می دید. اما در همین دیدار های كوتاه آن قدر از تاریخ و سنن آنها فراگرفت كه مثلا دانش او در زمینه "ذوالقرنین" یهودیان مدینه را به تعجب وا داشته بود. <br /><br />چون در قوم عرب آن زمان ادبیات فن رایجی بود سعی كرد آن را فرا بگیرد و كتابی كه قرار است ۲۵ سال دیگر بیاورد(!) را به آن بیاراید. برای همین اراده كرد تا بهترین نثر عربی را بسراید. اما می بایست خود را امی نشان می داد. بنابراین در ۱۵ سالگی اول خواندن و نوشتن را یاد گرفت (احتمالا معلمش را كشت چون هیچ كس او را در حال یادگیری ندید!) و بعد از آن به مطالعه ادبیات عرب پرداخت. همچینین تمرین نوشتن نثر را مخفیانه انجام می داد. عجیب البته این است كه او در فراگیری بلاغت و فصاحت هرگز استادی نداشت و هیچ كس هم تمرینهای نگارش او را ندید. علاوه بر این موقعی كه ادعای پیامبری كرد همه نثر قرآن را فی البداهه می گفت. <br /><br />از همه جالبتر اینجا بود كه نه تنها به تاریخ و سنن ادیان دیگر تسلط داشت، در مورد آنها احتجاج هم می كرد. یعنی شب و روز به این فكر می كرد كه چه دلیلی بر رد ادعای اهل كتاب یا مشركین بیاورد.<br /><br />از آنجا كه حدس می زد بعد از ادعای پیامبری دچار جنگ خواهد شد، فنون استراتژی جنگ را یاد گرفت و بعدها در اكثر جنگها -با وجود كم بودن تعداد نفرات- پیروز شد. او مجبور بود كتابهای جنگ را شبها و دور از چشم مردم بخواند. <br /><br />اما به دلیل این هم مطالعات فراوان مجبور به نگهداری كتابهای بسیاری بود. از آنجا كه نمی خواست كسی به امی بودن او شك كند در زیر زمین خانه اش چاله عمیقی كند و روی آن را جوری پوشاند كه خدمتكاران و زنش هم هیچ وقت آن راندیدند. موقعی كه به شعب ابیطالب تبعید شده بود نمی توانست كتابها را از خانه اش منتقل كند (چون مردم می دیدند). ولی چون حافظه اش خیلی خوب بود همه را در خاطر نگهداشت و از اطلاعات آنها در ۱۴ سال بعد استفاده كند.<br /><br />برای خودنمایی و نشان دادن پارسایی حتی بعد از اینكه مردم زیادی او را به پیامبری پذیرفته بودند، شبها به عبادت می پرداخت و كم می خوابید. <br />روزها هم برای خودنمایی به جای غذا خوردن سنگ بر شكم خود می بست. او این كار را با وجود اینكه غنایمی در جنگها به دست آورده بودند ادامه داد.<br /><br /><br />جناب آقای وبلاگ نویس. انتخاب با شماست. محمد (ص) بشری معمولی بود كه به او وحی می شد یا یك فوق بشر بود. شخص من در مقابل هر دو كاراكتر خضوع می كنم ولی اولی برایم ممكن تر می نماید.سیدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-1431883865401008862010-11-07T06:37:36.150-08:002010-11-07T06:37:36.150-08:00زید در زمان این اتفاق آزاد بود نه برده. حداقل می ت...زید در زمان این اتفاق آزاد بود نه برده. حداقل می توانست مدینه را ترك كند.<br />كمتر تاریخ نگاری است كه از پیامبر اسلام حرف زده باشد ولی از آ زرم او نگفته باشد. در سنین جوانی كه هیچ محدودیتی -توجه كنید هیچ محدودیتی- در شبه جزیره برای یك مرد خوش سیما در كامگیری از زنان وجود نداشت او دامن خود را از آلودگی حفظ كرد. اینكه بخواهیم در پیری او را به آنچه شما می گویید متهم كنیم چیزی است كه حداقل با فكر من جور در نمی آید.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-1691675480089923192010-11-06T22:24:08.712-07:002010-11-06T22:24:08.712-07:00گرامی!
بحث اینکه زینب در عده نشت یا نه یک بحث و ا...گرامی! <br />بحث اینکه زینب در عده نشت یا نه یک بحث و اساس (با عرض پوزش) بیحیائی محمد بحثی دیگر. البته از خود قرآن چنین برمیآید؛ پس از اینکه زید زینب را طلاق داد الله بلافاصله او را به ازدواج محمد در آورد. <br />در مورد اینکه چرا زید دشمن محمد نشد، اولا او برده بود و قیاس افکار او با انسانهای امروزی قیاسی است باطل.<br />محمد الله را به خدمت گرفت و با نهایت نرمی این موضوع را به اطلاع زید رسانید، موضوع این بود که الله قصد دارد من(محمد) را به ازدواج زینب در بیاورد تا رسم پسرخواندگی از میان برود.arsh iranihttps://www.blogger.com/profile/14489569558305727913noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-43661505794626970682010-11-06T22:02:53.190-07:002010-11-06T22:02:53.190-07:00از شما سند برای ازدواج پیامبر اسلام با زینب قبل از...از شما سند برای ازدواج پیامبر اسلام با زینب قبل از پایان یافتن عده خواسته بودم. اگر برای اثبات این مساله نیاز به زمان دارید حرفی نیست. ولی آیا این درست است كه پیش از پایان تحقیقاتتان ادعای مذكور را در وبلاگتان بنگارید؟<br /><br />در مورد اختلافات زینب و زید باید به این مساله توجه كنید كه آنها از دو طبقه اجتماعی مختلف بودند ؛ زینب از قریش بود و زید برده ای بود كه پیامبر اسلام او را باز خریده بود. (از كسی خرید و آزاد كرد).<br /><br />البته شما آزاد هستید كه تفسیر خودتان را از تاریخ داشته باشید و بگویید كه علت اختلاف زینب و زید این بود كه زید فهمید پیامبر زنش را نیمه برهنه دیده از این مساله غیرتی شد و خواست زنش را طلاق دهد. ولی پیشنهاد می كنم در عین حال با خود فكر كنید كه اگر پیامبر اسلام زن زید (یك آدم غیرتی) را نیمه عریان دید و بعد هم(به زعم شما) از چنگش در آورد، بعد از این ماجرا زید چه حالی داشت و بر اثر این غیرتش تاریخ چه چیزهایی باید از او نقل می كرد (مثلا دشمنی و حمله و حداقل ناراحتی از پیامبر، ...)Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-53547477954813606762010-11-06T07:18:00.831-07:002010-11-06T07:18:00.831-07:00عيون الأخبار از منابع شیعه:
محمد وارد خانهی زینب ...عيون الأخبار از منابع شیعه:<br />محمد وارد خانهی زینب شد در حالیکه او مشغول آبتنی بود(در این هنگام هنوز حکم حجاب نیامده بود) و او را دید تحت او قرار گرفت و گفت:<br />سبحان الذي خلقك (پاک منزه است کسی که تو را خلق نمود).<br />علی ابن ابراهیم قمی استاد کلینی هم در تفسیرش همین موضوع را بیان نموده است.<br />باز هم منبع میخواهید؟<br />این موضوع را با تمام منابع تاریخی آن (هم در کتب شیعه و در منابع اهل سنت بازگو خواهم کرد فقط اندکی زمانبر است.arsh iranihttps://www.blogger.com/profile/14489569558305727913noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-46235943580649351022010-11-06T02:00:13.576-07:002010-11-06T02:00:13.576-07:00اراده الله حتمی است. ولی هر چیزی در این دنیا نیاز ...اراده الله حتمی است. ولی هر چیزی در این دنیا نیاز به زمان دارد. خدا خواست كه انسان موجود شود. ولی این كار یك شبه رخ نداد. <br /><br />اینكه گفتید"منابع شیعه چندان اعتباری ندارند و بیشتر انها حاوی افترا و بدون سند هستند، " بدون آوردن نمونه و سند خودش مصداق یك افتراست!<br /><br />از حرفتان این جور بر می آید كه منبع تاریخی برای داستانی كه چند بار در وبلاگتان آورده اید ندارید.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-47750083581665080442010-11-05T20:43:34.294-07:002010-11-05T20:43:34.294-07:00سلام گرامی!
من کاری به منابع ندارم، البته این را ب...سلام گرامی!<br />من کاری به منابع ندارم، البته این را بگویم که منابع شیعه چندان اعتباری ندارند و بیشتر انها حاوی افترا و بدون سند هستند، تفسیرهائی نظیر المیزان هم بر اساس فهم نویسنده نوشته شده نه استناد به روایات معتبر. <br />در مورد این داستان شما بهتر است به خود قرآن مراجعه نمائید؛ قرآن میگوید محمد از زید میخواست آن چیزی که الله آن را آشکار ساخته است پنهان نماید؛ شما پاسخ بده آیا این چیزی جز اینکه زینب به زودی زن محمد خواهد شد است؟<br />پیشنهاد میکنم خود آیه را با دقت بخوانید.<br />در مورد عده هم الله او را حتی پیش از طلاق دادن زینب توسط همسر سابقش زید ابن حارثه به عقد محمد در آورده، زیرا الله (طبق گفتهی محمد) چنین قصدی داشت و طبق اعتقاد شما ارادهی الله حتمی است.arsh iranihttps://www.blogger.com/profile/14489569558305727913noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-66247185880925959872010-11-05T16:24:17.131-07:002010-11-05T16:24:17.131-07:00لطفا برای این ادعا كه می فرمایید پیامبر در شب طلاق...لطفا برای این ادعا كه می فرمایید پیامبر در شب طلاق دادن زینب با او ازدواج كرد و منتظر عده نشد سند بیاورید. لازم به ذكر است كه تفسیر ابن كثیر منبع تاریخی نیست. به علاوه این تفسیر مربوط به اهل سنت است و بیشتر كسانی كه این وبلاگ را می خوانند در معرض تشیع بوده اند.(حالا چه موافق آن هستند یا مخالف آن)Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7443095123378919650.post-66555527629222033522010-07-16T23:32:00.063-07:002010-07-16T23:32:00.063-07:00خیلی جالبه که اینجا همه درساشونو بلدن و ملا می شن ...خیلی جالبه که اینجا همه درساشونو بلدن و ملا می شن انقدر که این آخوندها تو گوششون خوندن<br />ای که پناه می بری به شیطان رانده شده که هر موقع عشقش میکشه وارد بهشت میشه و آدم و اغفال میکنه میره، کسی بخواد با زن خودش کامگیری کنه بعد طلاقش بده(صیغه موقت)اشتباه است ولی پیامبر که بر همه امور واقف است و علم خدایی دارد و نمی گذارد که طلاق داده شود و خود با توجه به علم غیب داشتن به خواستگاری برای فرزند خوانده اش می رودکه می داند این ازدواج به قول شما از روی هوس است درست است و پاکیزه؟؟؟<br />وجالب اینکه خدا جهان و جهانیان را ول کرده گیر داده به پایین تنه پیامبر و بخاطر دل شکستگی اون زن زیبا و پاک دامن(مگه زنا کرده بود)اونو به عقد پیامبرش در میاره<br />بهتر نبود خدا مهر این دوتا را قوی تر میکرد یا اون زن زیبا را به کسی می داد که زن ندارد نه پیامبری که چهل تا چهل تا دارد اگر برای پیامبران استثنا وجود دارد و آنها معصوم زاده شده اند و اجازه هر کاری دارند پس عدل خدا زیر سوال میرود و این افراد کاره شاقی انجام نداده اند یه انتخاب بوده پارتی بازی با الله پس جایگاهی در بین مردمان عادی ندارند با اینکه چقدر تلاش بر این شد که بگویند آنها انسانهایی عادی بودند و باید از آنها الگو گرفتAnonymousnoreply@blogger.com