ناباوران

اسلام آمیزه‌ای است از جنایت، تجاوز و خرافه؛ آنچه که سوداگران دینی آن را معجزه ای الهی می‌ خوانند، خرافاتی بیش نیست. در این دین زن وسیله ای است جنسی در اختیار مرد، مجوز تصاحب زنان کفار نیز در همین راستاست. تاریخ جانیان زیادی را به خود دیده، اما محمد تنها جنایتکاری است که پیروانش طبق سنت او همچنان جنایت و قتل می کنند. در این دین تنها مسلمانان انسان شمرده می‌شوند و دیگران جانور؛ پس با مشعل روشنگری، سایه سنگین، سیاه و تاریک مذهب را که همان اندیشه‌ی ضحاکین مار به دوش است را از میهنمان بر خواهیم چید.

جستجو کردن موضوعات خاص (لطفا کلمات مربوطه را وارد نمائید)

100 مورد از تناقضات و اشتباهات ساختاری قرآن

 بزرگترین تناقض ادیان در این است که اگر خدایشان پدید آورده تمام جهان است، پس آیا منطقی است که خدا به زمینی بسیار کوچک، تا این اندازه ا...

۱۳۹۲ بهمن ۱۲, شنبه

بررسی تناقض موجود در قرآن درباره چگونگی پیدایش آب

     قرآن در بیان مکانی که آب از آنجا نازل شده می‌گوید که "ما آب را از معصرات نازل کردیم"؛ هر جا که قرآن از نزول آب از آسمان سخن گفته باشد، منظورش باران است؛ این کتاب از ابر به عنوان معصرات که تقریبا معادل ابرهای فشرده باران زاست است یاد می‌کند: 
 وَأَنزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاء ثَجَّاجًا (نباء/14)  و از ابرها، آبى ريزان فرو فرستاده‏ايم‏.
    تا به وسیله‌ی آن دانه‌ها را از دل زمین بیرون بیاوریم: 
لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَنَبَاتًا (نباء/15) تا بدان دانه و گياه برويانيم.
وَجَنَّاتٍ أَلْفَافًا (نباء/16) و باغهاى در هم پيچيده و انبوه.
     در قرآن هر جا که از کلمه‌ی نزول استفاده شده، نازل شونده مستقیما از سوی الله پائین آورده می‌شود، چیزهائی که مستقیما از طرف الله نازل شده‌اند عبارتند از :
     نور (منظور قرآن)(نساء/174) ، من و سلوی (اعراف/160)(غذائی مخصوص برای بنی اسرائیل)،  کتاب و منظور قرآن است (مائده/145)(قرآن)،  ترازو (حدید/25) ، آهن (حدید/25) ،  لباس (جامه) (اعراف/26) و باران (فرقان/48) .

       خلاف این جمله یعنی اینکه نازل شوند منشاء زمینی داشته باشد در قرآن وجود ندارد:
     وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ (مؤمنون/18) و از آسمان آبى به اندازه فرو فرستاديم و آن را در زمين جاى داديم و ما به از بين بردن آن تواناييم‏.
   این آیه چیزی جز آنچه که در بالا بیان کردم را نمی‌گوید؛ بنابر گفته تمامی مفسران قدیمی و به نام قرآن، منظور از اینکه ما آب را در زمین قرار دادیم، آب چاه و جوشیدن چشمه از دل زمین می‌باشد(1)  و در ادامه می‌گوید که ما قادریم همین آبهائی که از زمین بیرون می‌آوریم را خشک کنیم؛ اصولا در تمام قرآن هر جا نزول آب گفته شده منظور همان باران می‌باشد.
اما منشاء این ابرها کجاست؟
      قرآن از قول هدهد خطاب به سلیمان از پنهان آسمان و زمین سخن می‌گوید که الله آن را آشکار می‌کند، این کتاب می‌خواهد بگوید همان گونه که منشاء گیاهانی که با بارش باران در طبیعت از دل زمین بیرون می‌آیند زمینی است، منشأ ابرها هم از آسمان است، زیرا از دید قرآن، آسمان جسمی است حقیقی که مانند سقفی بالای زمین و با ستون‌های نامرئی بنا نهاده شده است: 
     أَلَّا يَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ (نمل/25) چرا برای الله آن کسی  كه پنهان آسمانها و زمين را خارج می‌كند، سجده نمی‌کنند؟ و آنچه را پنهان می‌کنید و آشکار نمی‌سازید، می‌داند.
   شاید کسی بگوید "شما از کجا مطمئن هستید منظور از پنهان شده‌‎ی‌ آسمان که الله آن را آشکار می کند، ابر است؟" برای رسیدن به پاسخ، سراغ فهم علمای دینی و مفسران بزرگ و به نام قرآن می‌گیریم که فاصله‌ی زمانی آن‌ها با محمد بسیار کمتر از ما بوده و در نتیجه فهم ایشان از این آیه به محمد نزدیکتر است.
     1- بغوی متولد سال 433 هـ ق در تفسیرش با عنوان معالم التنزیل در شرح همین آیه می‌گوید که منظور از الخبء السماء باران و خب‌ء الارض، گیاهان است. (2)
    2- طبری متولد سال 224 هـ ق در تفسیرش همین نظر را دارد، او در این زمینه احادیث زیادی را به نقل از یاران محمد بیان کرده می‌گوید "منظور از خبء السماء باران و خب الارض گیاهان هستند"؛... در یکی از این احادیث بیان می‌کند که در ابتدای خلقت، آسمان بر زمین چسبیده بود، باران نمی‌توانست بر زمین بریزید تا گیاهی رشد کند، الله آسمان را از زمین جدا نمود و بالا برد، سپس از آسمان باران بارید.(3) 
    3- ابن کثیر  متولد 700 هـ ق که باز از مفسرین به نام قرآن است و تفسیرش که مستند به احادیث محمد می‌باشد، می‌گوید: "منظور از خبء السماء باران است". (4)
    4- علی ابن ابراهیم قمی که استاد کلینی و از قدیمی‌ترین مفسران شیعه در تفسیر همین آیه می‌گوید "منظور از خبء السماء باران است".(5)
   البته از آنجائی که این کتاب در طول 23 سال آن هم به صورت شفاهی بیان شده در جاهای مختلف پراکنده گوئی مشاهده می‌کنیم؛ مثلا  از دید قرآن در جهان دو دریا وجود دارد، یکی دریای شیرین و دیگری دریای شور:
     وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَّحْجُورًا( فرقان/53) اوست كسى كه دو دريا را به سوى هم روان كرد اين يكى شيرين گوار و این يكى شور تلخ است و ميان آن دو مانعی محکم قرار داد.
 این آیه خیلی مبهم است و برای درک بهترش، سایر آیات مرتبط را می‌نویسم:
      مرج الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ (رحمن/19) دو دريا را روان كرد كه با هم برخورد كنند.
    بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ (رحمن/20) ميان آن دو حد فاصلى است كه به هم تجاوز نمى‏كنند.
    فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (رحمن/21) پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد.
    يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ (رحمن/22) از (برخورد) این دو دریاست که مروارید و مرجان پدید می‌آید.
 در قدیم گمان می‌کردند که هرگاه باران ببارد، صدف‌ها از درون دریا بیرون می‌آیند، دهنشان را باز می‌کنند تا قطره‌ی باران بر دهانشان بیفتد،  صدفی که قطره‌ای باران در دهنش افتاد؛ درون او مروارید تشکیل می‌گردد، قرآن هم دقیقا به همین موضوع اشاره دارد

   در قرآن هیچ جا سخن از خلقت آب به میان نیامده است.
       در این کتاب از خلقت همه چیز سخن گفته غیر از دو چیز که در مورد آنان سکوت کرده است:
 1- تختی که الله بر آن قرار گرفته جهان را مدیریت می‌کند.
2- آب.
     در مورد آب از دید قرآن دو حالت متصور است که در صورت درستی یکی دیگری اشتباه است، یکی ازلی بودن آب و دیگری مخلوق بودن آن.
     آب ازلی است درست مانند خود الله و عرشش، زیرا قرآن می‌گوید  پیش از پیدایش زمین و آسمان عرش الله بر آب قرار داشت
       وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ(هود/7)و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد و عرش (تخت پادشاهی) او بر آب بود تا شما را بيازمايد كه كدام‏يك نيكوكارتريد و اگر بگويى شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد قطعا كسانى كه كافر شده‏اند خواهند گفت اين جز جادوئی آشكار نيست.
برای دیدن تناقضات قرآن در داستان پیدایش زمین و آسمان اینجا را کلیک کنید.
    برخی از مسلمین چون با تناقض در این آیه مواجه هستند، برای توجیه، عرش الله را به معنای معنوی تخت پادشاهی یا همان قدرت تفسیر می‌کنند، اولا طبق شرحی که در اینجا داده شده، حتی در قرآن هنگامی که سخن از عرش پادشاه است، باز معنی همان تخت را می‌دهد؛ زیرا فهم محمد چنین است و در ثانی اگر به معنی قدرت باشد، پس یعنی قدرت الله در اینجا بر آب قرار داشت؟ ضمنا این آیه را چگونه توجیه می‌کنند که الله پس از خلقت آسمان هفتم بر عرش قرار گرفت:
 اإِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (اعراف/54) به درستی که پروردگار شما الله است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد، سپس بر عرش قرار گرفت روز را به شب كه شتابان آن را می‌خواهد مى‏پوشاند و خورشيد و ماه و ستارگان را كه به فرمان او رام شده‏اند؛ آگاه باش كه  پیدایش و امر ویژه‌ی اوست مبارک است الله پروردگاه جهانیان.
یعنی از دید ایشان الله قبل از پیدایش جهان بر قدرتش نبود؟ اگر نبود پس آیا قدرتی نداشت؟ و یا در روز قیامت:
وَانشَقَّتِ السَّمَاء فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ (الحاقه/16) و  آسمان از هم شکافته شود و در آن روز است كه آن از هم گسسته باشد.
     وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ (الحاقه/17) و فرشتگان در اطرافش هستند (در اطراف آسمان) و عرش پروردگارت را آن روز هشت (فرشته) بر سر خود حمل می‌کنند.

  یعنی ایشان معتقدند که 8 تن از فرشتگان در آن روز (روز قیامت)، قدرت الله را حمل می‌کنند؟ شرح تناقضات قرآن در مورد جهنم و جهنمیان.

  اما این نظریه با آموزش‌های اسلامی در تناقض است، قرآن می‌گوید "ما پیش از اینکه طبقات آسمان را به صورت 7 طبقه از هم جدا کنیم هر آنچه که در زمین است را برای شما خلق نمودیم":
    هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (بقره/29) او کسی است كه همه آنچه در زمين وجود دارد، براي شما آفريده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان محکم نمود و او به هر چيز آگاه است. 
    در این مورد میان مفسرین قرآن اختلاف نظر اساسی وجود دارد، برخی معتقدند که آب اولین مخلقوق خداست، زیرا عرش الله بر آن قرار داشت، یعنی نخست آب را خلق نمود، سپس عرشش که بر آب قرار داد؛ این نظریه با دیگر آیات قرآن در تضاد اساسی است؛ زیرا از دید قرآن، الله پیش از خلقت هر مخلوقی آن را در کتابی مبین می‌نوشت:
     وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ (نمل/75و هيچ موجودي پنهان در آسمان و زمين نيست مگر اينكه در كتاب مبين (در لوح محفوظ و علم بيپايان پروردگار) ثبت است.  شرح قضاو و قدر و بیان تناقضات قرآن در این رابطه.
  بنابراین، برخی از مفسرین قرآن مانند طبری که از قول ابن عباس در تاریخش (تاریخ طبری/ج1/ص22) می‌گوید "الله قلم را پیش از آب خلق نمود"، معقدند که قلم اولین مخلوق است، زیرا الله با قلم تقدیر را نوشته است. (6)
    مسلم نیشابوری در صحیحش معتقد است که الله تقدیر مخلوقاتش را 50،000 سال پیش از خلقت آسمانها و زمین نوشت. (7)
   موضوع اصلی که مانع از این گردیده محمد ابن عبدالله دیدگاهی در مورد منبع پیدایش آب داشته باشد این است که او اعتقاد داشت تمام موجودات زنده، زنده بودنشان از آب است:
   أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ(انبیاء/30) آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم چسبیده بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختيم و هر چيز زنده‏اى را از آب پديد آورديم آيا ايمان نمى‏آورند. 
و در حای دیگری می‌گوید "الله زنده‌ای همیشگی است ":
    اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ... (بقره/255) الله (کسی) است که غیر از او خدائی نیست، او زنده‌ای است پابرجا که نه چرتی می‌زند و نه به خواب سنگین می‌رود... 
      بنابراین راز سکوت قرآن در مورد خلقت آب را باید در همین موضوع جست؛ زیرا اگر بگوید که آب مخلوق است، پس الله زنده‌ای است که حیاتش را از آب گرفته.
    در حالت کلی خلقت آب و تختی که الله بر آن پادشاهی جهان می‌کند (عرش) یکی از تناقضات اساسی اسلام و اعتقادات این دین می‌باشد، گرچه علماء اسلام کوشش دارند تا این بحث‌ها را میان توده‌ی مردم نیاورند.
=========================================================
پاورقی
(1) بغوی:
  ( فأسكناه في الأرض يريد ما يبقى في الغدران والمستنقعات ، ينتفع به الناس في الصيف عند انقطاع المطر.
قرطبی: 
 والماء المنزل من السماء على قسمين : هذا الذي ذكر الله سبحانه وتعالى وأخبر بأنه استودعه في الأرض ، وجعله فيها مختزنا لسقي الناس يجدونه عند الحاجة إليه ؛ وهو ماء الأنهار ، والعيون ، وما يستخرج من الآبار . وروي عن ابن عباس وغيره أنه إنما أراد الأنهار الأربعة : سيحان ، وجيحان ، ونيل مصر ، والفرات . وقال مجاهد ليس في الأرض ماء إلا وهو من السماء وهذا ليس على إطلاقه ، وإلا فالأجاج ثابت في الأرض ، فيمكن أن يقيد قوله بالماء العذب ، ولا محالة أن الله تعالى قد جعل في الأرض ماء وأنزل من السماء ماء .
تفسیر القمی شیعه:  "و انزلنا من السماء ماء بقدر فاسكناه في الارض" فهي الانهار والعيون والابار.
و...
(2)  خبء السماء: المطر و خبء الارض، النبات .
(3) يخرج المخبوء فی السماوات و الأرض من غيث فی السماء  و نبات فی الارض و نحو ذلک ....  الذي يخرج الخبء في السماوات والأرض قال: خبء السماء و الارض ما جعل الله فيها من الارزاق، و المطر من السماء، و النبات من الأرض؛ كانتا رتقا لا تمطر هذه و لا تنبت هذه ففتق السماء...
(4)  خبء السموات و الأرض: ما جعل فيها من الارزاق؛ المطر من السماء و النبات من الارض. 
(5) ألا يسجدوا لله الذی يخرج الخبء فی السماوات، ای المطر و فی الارض النبات. (جلد 2 صفحه 127)
(6) ابن عباس قال "اول ما خلق الله من شی القلم فجرى بما هو كائن..." 
(7)  سمعت رسول الله (ص)  يقول: كتب الله مقادير الخلائق قبل أن يخلق السماوات و الارض بخمسين الف سنه، قال وعرشه على الماء... (شرح النووی علی مسلم/کتاب صحیح مسلم/کاب القدر)
    

Translate

بايگانی وبلاگ